از شگفتیهای عالم پژوهش و بهویژه دنیای پایاننامهنویسی، و باز هم بهویژه در کشور گلوبلبلِ ما این است که پژوهشگر یا دانشجو به منابعی استناد میکند که نهتنها آن را ندیده است، که هرگز به آن دسترسی نیز نداشته است. این بدرفتاریِ پژوهشی را «استناد کاذب» مینامند. پژوهشگران یا دانشجویانی که عادت کردهاند کارهایشان را گُترهای و سرسری انجام دهند، بهجای مراجعه به منابع اصلی، دست به «استنادبافی» یا «استنادسازی» میزنند. یعنی استنادهایشان را از استنادهای موجود در کتابها، مقالهها، یا پایاننامههای دیگر میگیرند. حتی گاهی بیآنکه نیازی به استناد باشد، صِرفاً برای خالی نبودن عریضه و اعتباربخشیِ صوری به آثارشان، بدون مراجعه به منابع، استنادهایی را به صورت فلّهای در کتاب، مقاله، یا پایاننامههایشان میچپانند.
پایاننامهٔ کارشناسی ارشد خانم مهسا پورحقانی در رشتهٔ علم اطلاعات و دانششناسی، دربارهٔ همین موضوع است. پایاننامهای که بهراهنمایی استاد دکتر ابراهیم افشار و مشاورهٔ دکتر مظفر چشمهسهرابی نوشته و در سال ۱۳۹۰ در دانشگاه اصفهان از آن دفاع کرده است. مقالهٔ ارزشمند برگرفته از این پایاننامه نیز با عنوان «دسترسپذیری به کتاب چاپی در کتابخانههای دانشگاه اصفهان: سونامیِ استناد کاذب در پایانهای تحصیلی» در مجلهٔ «پژوهشنامهٔ کتابداری و اطلاعرسانی» منتشر شده است. این مقاله را در پست بعد معرفی میکنم.
خانم پورحقانی، فهرست منابع ۹۷ پایاننامهٔ مربوط به دو سال را در این پژوهش، بررسی کرده است. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که درصد چشمگیری از منابعی که در پایاننامهها به آن استناد شده، اصولا برای دانشجویان ایرانی دسترسپذیر نبوده است. این پژوهش تنها مربوط به تعداد اندکی از پایاننامههای یک دانشگاه است. و اگر همین پژوهش دربارهٔ پایاننامههای همهٔ دانشگاههای کشور یا دربارهٔ مقالههای مجلات علمی کشور انجام شود. برای این مسئله باید فکری کرد.
این پایاننامه و مقاله را استاد افشار در روز برگزاری کنگرهٔ متخصصان علوم اطلاعات، معرفی کردند. هنگامی که برای صرف ناهار در خدمتشان بودم. از ایشان سپاسگزارم.
#استناد
#مهارتهای_پژوهشی
#مقالههای_شایسته_خواندن
#بهگزین_مقالههای_علمی_ایران
منبع: کانال تلگرامیِ روحالله سلیمانیپور
روحالله سلیمانیپور
۲۸ آبان ۱۳۹۶
@soleimanipur